فطرس
خبرگزاری فارس: یک کارشناس مسائل حقوقی صدور حکم اعدام را قانون داخلی کشورها خواند و گفت: زمانی که این حکم در آمریکا اجرا میشود اجرای حکم و زمانی که در ایران اجرا میشود نقض حقوق بشر تلقی میشود. الهام امینزاده کارشناس مسائل حقوقی در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس، در خصوص صدور حکم اعدام «ترزا لویس» زن آمریکایی توسط دادگاه آمریکا گفت: در اسناد بینالمللی احترام به قوانین داخلی کشورها ذکر شده و این طور نیست که کشورها موظف شده باشند تا حکم اعدام را از قوانین داخلی خود حذف کنند. خبرگزاری فارس: یک کارشناس مسائل حقوقی صدور حکم اعدام را قانون داخلی کشورها خواند و گفت: زمانی که این حکم در آمریکا اجرا میشود اجرای حکم و زمانی که در ایران اجرا میشود نقض حقوق بشر تلقی میشود. الهام امینزاده کارشناس مسائل حقوقی در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس، در خصوص صدور حکم اعدام «ترزا لویس» زن آمریکایی توسط دادگاه آمریکا گفت: در اسناد بینالمللی احترام به قوانین داخلی کشورها ذکر شده و این طور نیست که کشورها موظف شده باشند تا حکم اعدام را از قوانین داخلی خود حذف کنند. گفتگو اختصاصی مرکز هماندیشی استادان با دکتر دوست محمدی: تورات تحریف شده ترکیبی از چهار متن مختلف است که به دست نویسندگان مختلف و در شرایط سیاسی، اجتماعی و مذهبی گوناگون نوشته شده اند. این چهار متن نه تنها از لحاظ سبک نگارش و محتوا با یکدیگر هماهنگ نیستند بلکه در بسیاری موارد ناهماهنگ و گاه متناقض هستند. اشاره: دکتر احمد دوست محمدی استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران می باشد و کتاب ها، مقالات و پایان نامه های بسیاری را در موضوعات خاورمیانه، صهیونیسم و مسیحیت صهیونیستی به سرانجانم رسانده است. آخرین کتابی که از ایشان در پائیز 87 توسط انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رسیده با عنوان "بازشناسی صهیونیسم " می باشد. گفتگو از:احمد رضا عصاری و محمد رجبی آیا تورات تحریف شده است ؟ پس تورات واقعی کجاست و چرا وجود ندارد ؟ آیا منبعی برای تحریف توارت وجود دارد که این مدعا را داشته باشد ؟ آیا می شود نمونه ای را ذکر نمائید ؟ از خود یهودیان آیا کسی در باب تحریف تورات اظهار نظر کرده است ؟ پس از اسپینوزا و تکفیر وی آیا باب انتقاد به تورات بسته ماند ؟ پس برای تورات چهار منبع قائل شده است ؟ شما پس از تورات، تلمود را هم جزء خاستگا ههای صهیونیسم اشاره کردید. اگر میشود در این مورد نیز توضیح فرمائید ؟ سومین منبع را پروتکل ها نامیدید؛ لطفاً کمی بیشتر توضیح فرمائید ؟ پروتکلها را چه کس یا کسانی نگاشته اند؟ متن پروتکلها چگونه افشا شده ؟ با توجه به این که شما فرمودید جلسه سری بوده است؟ علل و زمینههای پیدایش سکولاریسم سکولاریسم و جهان اسلام جا دارد که علل یاد شده را در دنیای اسلام نیز مورد تحقیق و بررسی قرار دهیم، تا روشن شود که آیا عوامل مزبور در جهان اسلام نیز وجود دارند، تا پیدایش سکولاریسم را در بستر فرهنگ اسلامی توجیه کنند؛ یا این که سکولاریسم زمینهای در میان مسلمانان ندارد، و نباید انتظار پیدایش و رسمیت یافتن آن را داشت. اعتراف برخی از محققان غربی اینک اعترافات برخی از محققان غربی را در این باره - که حساب اسلام از مسیحیت در نسبت با سکولاریسم جدا است - یادآور میشویم: دیدگاه دو متفکر مسلمان 1. استاد محمد تقی جعفری در این باره میگوید: پی نوشتها : 1- در این باره به جان. بیناس: تاریخ جامع ادیان، ترجمة علی اصغر حکمت، فصل تحولات مذهب عیسوی و برتراند راسل: تاریخ فلسفة غرب، ترجمة نجف دریابندری، ج 2، فصل 7 رجوع شود. نویسنده: حسین بیک محمدلو
وی ادامه داد: قاضی آمریکایی استقلال قضایی داشته و در خصوص جرم قتل همسر این حکم را صادر کرده است، اما زمانی که این موضوع در مورد ایران اتفاق میافتد، متأسفانه این نوع استدلالها کنار گذاشته شده و مسائل حقوق بشری را مطرح میکنند.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه در همه جای دنیا و در همه سیستمهای قضایی احترام به قانون، حکم قاضی و جامعهای که در آن جرم اتفاق افتاده اقتضا میکند که قانون به درستی اجرا شود، یادآور شد: حال اگر این جرم قتل باشد، حکم اعدام صادر میشود.
امینزاده با اشاره به استانداردهای دوگانه غرب در این خصوص گفت: توسط استانداردهای دوگانه است که اگر جرم مشابه در دو کشور صورت بگیرد، یکی را نقض حقوق بشر و دیگری را اجرای قانون تلقی میکنند.
وی با بیان اینکه رسانههای ما و NGO هایی که حمایت از حقوق بشر را در دستور کار دارند باید این موضوع را تبیین کنند، گفت: رسانههای غربی در تلاش هستند تا کشورهایی را که در راستای سیاستهای آنها گام برنمیدارند در انزوا و مورد هجمههای تبلیغاتی قرار دهند و از این رو باید مسائل مشابه را استخراج و به خوبی تبیین کنیم.
عضو سابق کمیسیون امنیت ملی افزود: از آنجا که رسانههای جهانی در اختیار استکبار است ما در این زمینه باید خیلی قویتر عمل کنیم.
این استاد دانشگاه در پایان یادآور شد: اجرای قوانین محدودیتهایی را برای شهروندان به وجود میآورد که زمانی حبس و زمانی اعدام است،
اما متأسفانه دولتهای غربی اجرای قانون در برخی کشورها را به عنوان نقض حقوق بشر جلوه میدهند که برای جامعه متمدن امروز واقعاً جای تأسف دارد.
وی ادامه داد: قاضی آمریکایی استقلال قضایی داشته و در خصوص جرم قتل همسر این حکم را صادر کرده است، اما زمانی که این موضوع در مورد ایران اتفاق میافتد، متأسفانه این نوع استدلالها کنار گذاشته شده و مسائل حقوق بشری را مطرح میکنند.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه در همه جای دنیا و در همه سیستمهای قضایی احترام به قانون، حکم قاضی و جامعهای که در آن جرم اتفاق افتاده اقتضا میکند که قانون به درستی اجرا شود، یادآور شد: حال اگر این جرم قتل باشد، حکم اعدام صادر میشود.
امینزاده با اشاره به استانداردهای دوگانه غرب در این خصوص گفت: توسط استانداردهای دوگانه است که اگر جرم مشابه در دو کشور صورت بگیرد، یکی را نقض حقوق بشر و دیگری را اجرای قانون تلقی میکنند.
وی با بیان اینکه رسانههای ما و NGO هایی که حمایت از حقوق بشر را در دستور کار دارند باید این موضوع را تبیین کنند، گفت: رسانههای غربی در تلاش هستند تا کشورهایی را که در راستای سیاستهای آنها گام برنمیدارند در انزوا و مورد هجمههای تبلیغاتی قرار دهند و از این رو باید مسائل مشابه را استخراج و به خوبی تبیین کنیم.
عضو سابق کمیسیون امنیت ملی افزود: از آنجا که رسانههای جهانی در اختیار استکبار است ما در این زمینه باید خیلی قویتر عمل کنیم.
این استاد دانشگاه در پایان یادآور شد: اجرای قوانین محدودیتهایی را برای شهروندان به وجود میآورد که زمانی حبس و زمانی اعدام است،
اما متأسفانه دولتهای غربی اجرای قانون در برخی کشورها را به عنوان نقض حقوق بشر جلوه میدهند که برای جامعه متمدن امروز واقعاً جای تأسف دارد.
خاستگاه اندیشهی صهیونیسم
به عنوان نخستین سوال بفرمائید خاستگاه صهیونیسم واندیشه حکومت صهیونیسم به کجا برمی گردد؟
صهیونیسم یا اندیشه صهیونیسم یا مکتب صهیون سه خاستگاه عمده دارد:
1- تورات تحریف شده ی موجود
2- تلمود
3- پروتکل های دانشوران صهیون
صهیونیسم یا مکتب صهیون از این سه منبع نشات می گیرد
آنچه که صهیونیسم بر اساس آن امروز تشکیل حکومت داده و در قلب جهان اسلام حکومت اسرائیل را جعل کردند . خاستگاه اولیه آن، تورات تحریف شده است .چرا می گوییم تورات تحریف شده موجود؟ چون تورات واقعی اصلاً وجود نداشته در طول تاریخ یهودیت و در طول تاریخ بشریت.
بحث ما این است که توراتی که در دست صهیونیسم و بشریت است کلام حضرت موسی نیست، بلکه توراتی است که تحریف شده و چگونگی تحریفش را توضیح می دهیم ما وقتی بحث از صهیونیسم می کنیم ، روشن می شود که صهیونیسم هیچ ارتباطی با یهودیت ندارد. و کلا هیچ ارتباطی با هیچ دین توحیدی ندارد صهیونیسم اصلا دین توحید ی نیست . در نتیجه یهودیان واقعی نیز صهیونیسم را قبول ندارند، که در اروپا زندگی می کنند و افراد تحصیل کرده هستند و تعداد کمی نیز هستند . صهیونیست ها هیچ دینی را قبول ندارند دین اسلام و مسیحیت را قبول ندارند در واقع مکتب مادی است و پایبند به هیچ دینی نیست و ریشه در مصر باستان دارد. صهیونیسم ها به این تورات تحریف شده استناد می کنند و ادعای دارند که حاکمیت بر سرزمین فلسطین را دارند. تحریف تورات یک واقعیت است و از روی جهل نیست و به دلایل خصمانه این اتفاق افتاده است .
بله؛ قرآن کریم نخستین کتاب و پیامبر اسلام نخستین شخصیتی بود که از تحریف تورات (کتاب آسمانی موسی کلیم الله) ، پس از رحلت آن حضرت به دست قوم بنی اسرائیل خبر داد. قرآن تصریح می کند که علما و احبار یهود قرنها پس از آنکه حضرت موسی به دیار باقی شتافت به منظور حفظ نفوذ و سلطه خود و بر اساس امیال و آرزوهای خویش اقدام به تحریف تورات کردند . آنها تا زمانی که نسخ تورات محدود بود ، به تحریف لفظی و لغوی آن پرداختند و وقتی که نسخه های تورات به طور گسترده در دسترس همه گان قرار گرفت ، دست به تحریف معنوی آن زدند و آیات الهی را به میل و دلخواه خود تاویل و تفسیر کردند .
در قرآن کریم ، آیاتی چند به صراحت به این موضوع پرداخته است که در اینجا به بیان سه مورد بسنده می کنیم .
نوشته اند احبار یهود که تابع هوای نفس خویش بودند و علم کتاب را نزد خود محصور کرده بودند برای گرفتن پول و ثروت بیشتر از اشراف ، مطالبی که مطابق با میل آنان بود می نوشتند و به تورات نسبت می دادند. خداوند در قرآن کریم هلاکت و عذاب این دین فروشان را چنین وعده می دهد:
«فویل للذین یکتبون الکتاب با ایدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشترو ا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت ایدیهم و ویل لهم مما یکسبون» (بقره - 79)یعنی وای بر آنهایی که کتاب را به دست خود می نویسند سپس برای آن که آن را به بهای ناچیزی بفروشند ، می گویند این از جانب خداوند است وای بر آنها ، از آنچه به دست خویش نوشتند و وای بر آنها از آنچه که به دست می آورند .
در آیه شریفه دیگر می فرماید :«و من الذین هادو یحرفون الکلم عن مواضعه» (سوره نساء - آیه 46)یعنی از یهودیان کسانی هستند که کلمات خدا را به معنی ، دگرگون می کند .
خداوند در قرآن کریم ، رسول گرامی خود را که از عناد ورزی و کار شکنی های کفار و یهود غمگین و محزون بود ، این گونه تسلی می دهد .
«یا ایها الرسول لایحزنک الذین یسارعون فی الکفر من الذین قالوا امنا بافواههم و لم تومن قلوبهم و من الذین هادوا سماعون للکذب سماعون لقوم آخرین لم یاتوک یحرفون الکلم من بعد مواضعه یقولون ان اوتیتم هذا فحذوه و ان لم توتوه فاحذروا» (سوره مائده - آیه 41)
ای پیامبر خدا، غمگین نکند تو را کردار آنان که به کفر می شتابند، چه آنهایی که به زبان گفتند که ایمان آوردیم و به دل ایمان نیاورده اند و چه آن یهودیانی که گوش به دروغ می سپارند و برای گروهی دیگر که خود نزد تو نمی آیند ، سخن چینی می کنند و سخن خدا را تحریف می کنند و می گویند اگر شما را چنین گفت بپذیرید و گر نه از او دوری کنید .
استاد شهید مرتضی مطهری در بررسی پیشینه ی تحریف در میان یهود ، با استناد به آیات قرآن "تحریف را خصیصه یهودی گری "دانسته است و می نویسد "در قرآن کریم ، کلمه تحریف مخصوصا در مورد یهودی ها که اینها قهرمان تحریف در جهان اند به کار رفته است. نه امروز، از وقتی که یهودیت در دنیا به وجود آمده است . نمی دانم این چه نژادی است که تمایل عجیبی به قلب حقایق و تحریف کردن دارد و لهذا همیشه کارهایی را در اختیار می گیرند که در آن کارها بشود حقایق را تحریف و قلب کرد ... این خصیصه ی یهودی گری که تحریف است در قرآن به صورت یک خصیصه ی نژادی شناخته شده است .”
این سخن شهید مطهری بسیار عمیق و حاکی از روشن بینی او است چون صهیونیسم را تا چهل ، پنجاه سال پیش کسی به درستی نمی شناخت، اما شهید مطهری در مورد صهیونیسم اخطار داده بودند .
تحریف تورات موضوعی نیست که فقط قرآن کریم به آن پرداخته باشد . بررسی های گسترده تورات شناسان غربی در سه قرن اخیر ، بیانگر این واقعیت است که تورات اصولاً یک متن واحد که به دست خدا یا موسی (ع )نوشته شده باشد ، نیست ؛ بلکه ترکیبی از چهار متن مختلف است که به دست نویسندگان مختلف و در شرایط سیاسی ، اجتماعی و مذهبی گوناگون نوشته شده اند . این چهار متن نه تنها از لحاظ سبک نگارش و محتوا با یکدیگر هماهنگ نیستند بلکه در بسیاری موارد ناهماهنگ و گاه متناقض هستند .
بله ،پیشگام نقد جدید اصالت تورات ، ابراهیم بن عزرا، از علمای بزرگ یهود در قرن دوازدهم میلادی بود که در تفسیری از سفر تثنیه، با استناد به برخی مطالب تورات به صورت رمز به شش بخش از تورات اشاره کرد که نشان می دادند ممکن نیست حضرت موسی نویسنده ی واقعی اسفار خمسه باشد بلکه این کتاب باید قرنها پس از حضرت موسی به دست فرد دیگری نوشته شده باشد .حقیقتی که حدود پانصد سال بعد ، فیلسوف و دانشمند یهودی ،باروخ اسپینوزا فیلسوف نامدار قرن هفدهم میلادی ،رمزهای آن را گشود و با استفاده از یک سری استدلالهای منطقی با صراحت اعلام کرد آنچه در کتاب مقدس یهودیان آمده است نه کلام خدا و نه نوشته ی انبیای یهود است و انتساب نگارش تورات به موسی درست نیست. وی نوشت :
”تورات را نمی توان کتاب موسی دانست ، معجزات این کتاب نیز ریشه ی واقعی ندارند قوانین تورات نه تنها باعث نظام و آرامش و خوشبختی بشر نمی شود ،بلکه بر عکس یوغی است که بر جامعه تحمیل می گردد. این قانون برای یک قوم وضع شده است در حالی که باید به فکر قانونی بود که از نظام عالم سرچشمه می گیرد ".
اسپینوزا پیشوایان مذهبی یهود را متهم کرد که طی قرنها پس از پیدایش دین یهود با سر هم بندی برخی مطالب آنها را به نام تورات عرضه کردند . وی حتی رسالت انبیای مشهور یهود را که بخش اعظم عهد عتیق را تشکیل می دهند ، فاقد اصالت دانست . در پی چنین اظهاراتی بود که سیناگوک ، کنیسه ی بزرگ یهودیان، با انتشار نفرین نامه ای در سال 1656 میلادی ، اسپینوزا را در سن 24 سالگی تکفیر و طرد کرد. در بخشی از این تکفیر نامه آمده بود:
«طبق تصمیم ملک(فرشته) خداوند و داوری مقدسین ، ما طرد و لعنت و نفرین و اخراج می کنیم باروخ اسپینوزا را ، با موافقت خداوند مقدس و این هیات مقدس در مقابل کتاب مقدس و تعلیماتی که در آن وجود دارد ، با لعنت هایی که یوشع اریحا را نفرین کرد. لعنت هایی را که الیشا پسر بچه را نفرین کرد و تمام لعنت هایی که در قانون آمده است . لعنت بر او باد روزها ،لعنت بر او باد شبها ، لعنت بر او باشد هنگامی که بر زمین می نشیند و لعنت بر او باد زمانی که برمی خیزد . لعنت بر او باد هنگامی که داخل می شود و لعنت بر او باد هنگامی که خارج می گردد . خدا او را هرگز نبخشد و خشم و غضب خداوند علیه او بر افزوزد . و بروی همه ی نفرین ها را که در کتاب مقدس آمده است، نازل سازد و نامش را از آسمان پاک کند.”
خیر ؛ این تکفیر نامه نیز نتوانست مانع نقادی تورات و عهد عتیق توسط اندیشمندان و متفکرین یهودی و غیر یهودی شود. حدود یک صد سال بعد از تکفیر اسپینوزا ، ژان آستروک، نویسنده فرانسوی رسالات پزشکی ، نخستین متفکری بود که وجود چند جریان گوناگون در روایت های تورات را تشخیص داد و آن را در سال 1753 م با صراحت اعلام کرد این روند در قرون هیجده و نوزده میلادی به شدت رونق گرفت و اندیشمندانی هم چون ویلهم دواته ، ویلهم فاتکه ، هاینریخ اوالت و بسیاری دیگر از متفکرین به نقد و بررسی تورات و عهد عتیق پرداختند . به عنوان مثال هنری مارتین مبلغ مسیحی که ترجمه فارسی انجیل او اولین بار در قرن نوزدهم به چاپ رسید ، اعلام کرد ": یهود تورات را به میل و خواست خود کامل کردند و این عین تحریف است" . یا همفری کارپینر صاحب کتاب" عیسی "نوشت :
«البته یهودیان قبول ندارند ولی تورات در زمان موسی و به صورت یک پارچه پدید نیامد . دسترنج نسل های گوناگون را می توان در لایه های مختلف نگارش آن دید . قدیمی ترین آنها در حدود 850 سال پیش از میلاد نوشته شده است و تازه ترین آنها تقریبا دویست سال بعد . علاوه بر این فقهای بعدی یهودی سعی کرده اند پاره ای قوانین اصلی نسبتا دشوار را آسان و آزادتر سازند . دستاورد این تلاشها "کتاب تثنیه" یا تورات ثانی است که متن آن متعلق به قرن هفتم پیش از میلاد است »
اریک فروم، فیلسوف بزرگ آلمانی، نیز بر یافته های آستروک ، صحه گذاشت و چنین نوشت: «کتاب عهد عتیق ، گرد آوری شده ی نوشته های نویسندگان زیادی است و نگارش آن بیش از یک هزاره طول کشیده است .... من از دیدگاه گفتار خدا به این کتاب نگاه نمی کنم ، از این نظر که تجربیات تاریخی نشان دهنده ی نوشته شدن کتاب به دست انسان هاست . انسان های گوناگون که در روزگاران گوناگون می زیستند .»
نیچه، فیلسوف بزرگ آلمانی قرن نوزدهم ، تحریف انجیل و داستان زندگی حضرت عیسی توسط مسیحیان را یکسان می دانست و بر این باور بود که :«کاری که کاهنان یهودی با تحریف تاریخ اسرائیل کردند به کار پولس رسول در تحریف سرگذشت عیسی و آغاز مسیحیت شباهت دارد و علت هر دو ، عناد و دشمنی با واقعیت بود.»
با این وجود ، نقطه عطف بررسی های انتقادی از تورات را باید در گسترش نظریه های تحلیل اسنادی تورات، که توسط ژولیوس و لهاوزن، محقق آلمانی در آستانه قرن نوزده میلادی ارائه شده، دانست . وی با تالیف سه کتاب «اسفار سته» در سال 1876 .م «تاریخ بنی اسرائیل»در سال 1878 .م و «مقدمه ای بر تاریخ بنی اسرائیل» در سال 1883 .م، اندیشه های آستروک را تعمیق بخشید . وی در باره ی نحوه ی تکوین عهد عتیق و تورات نوشت :
«تورات کنونی ، نه یکباره بلکه در طول نسل های مختلف پدید آمده است . بنابراین وحی الهی نیست و مولفان زیادی در پدید آوردن آن نقش داشته اند»
بله ، که این چهار منبع عبارت است از :
1- منبع الوهیمی: با علامت اختصاری Eاین مجموعه مشتمل بر باب 15 سفر پیدایش و جنگ ها و نیز نبردهای یوشع نبی در سفر یوشع می شود هر چند فرامین ده گانه ی موسی که در سفر خروج ، بابهای 21 تا 23 ذکر شده است به دنبال آن می آید .
2- منبع یهودیان: این مجموعه با باب دوم سفر پیدایش آغاز می شود و شامل تشریعاتی است که در سفر خروج (43/14 – 26 ) مطرح شده است ضمن اینکه بسیاری از اخبار و رویدادهای تاریخ اولیه را نیز در برمی گیرد . فضای حاکم بر این مجموعه ، عمدتا توصیه های اخلاقی اولیه ای است که نشان دهنده ی شکل ابتدایی حیات قوم یهود و عدم آشنایی آنان با فرهنگ و تمدن کنعانیان است .
3 – منبع کاهنی: این مجموعه مشتمل بر شرایعی است که احبار و کاهنان یخود مقرر کرده اند و به طور طبیعی ، مولفان و پدیدآوردندگان متعددی دارد . دلیل این امر نیز تنوع و اختلاف گسترده ی موجود در آن احکام است ، به گونه ای که خبر یا حکمی در جایی ذکر می شود و درست نقیض آن در جایی دیگر می آید . گمان می رود ، این منبع از قدیمی ترین منابع است که از تورات در اختیار داریم . در واقع این مجموعه ، مبنای عبادات و شرایعی است که پس از خرابی معبد به سال 586 ق . م توسط عزرای کاهن و کاتب برای یهودیان وضع شد .
4 – منبع تثنیه که منبعی ویژه است . این مجموعه مشتمل بر سفر تثنیه است و بر خلاف اسفار ما قبل که در آنها عبادات متوجه مکان خاصی نبودند ، غایت این سفر ، متمرکز ساختن عبادت یهوه در مکانی خاص یعنی اورشلیم است . همچنین در این مجموعه دستور داده می شود که از عبادت و مناسکی که کنعانیان پیشه کرده اند ، دوری گزیده شود.
ویل دورانت در مجلد نخست تاریخ تمدن «مشرق زمین گاهواره تمدن»نظریه های تحلیل اسنادی تورات را به شرح زیر خلاصه کرده است :
«دانشمندان بر این قول متفقند که قدیمی ترین جزء از اسفار تورات ، دو داستان متشابه و مجزا هستند که در سفر پیدایش آمده اند و آنها را با اشارات از یکدیگر تمیز می گذارند ، چه در یکی از دو داستان از آفریدگاری به نام یهوه یاد می شود و در دیگری از آفریدگاری به نام الوهیم . این دانشمندان چنان عقیده دارند که داستان های مخصوص به یهوه در یهودا و داستان مخصوص به الوهیم در افرائیم نوشته شده اند و پس از سقوط سامره آن دو دسته داستانها را با یک دیگر مخلوط کرده و از آن داستان واحدی ساخته اند . ظاهرا عنصر سوم متضمن شریعت تثنیه است و به وسیله ی نویسنده یا نویسندگان دیگری نوشته شده است. عنصر چهارم از قسمتهایی تشکیل شده که کاهنان بعدها نوشته و آن را الحاق کرده اند. این قسمت شریعت کاهنان ، ظاهرا قسمت اصلی کتاب شریعت را تشکیل می دهد که عزرا آن را منتشر ساخته است. چنان به نظر می رسد که در حوالی سال 300 ق . م این چهار قسمت به همان صورتی که فعلا دارد در آمده باشد . نتیجه یافته های جدید آن است که کتابت اسفار پنجگانه نخستین (تکوین ، خروج، لاویان ،اعداد و تثنیه ) که پنتاتیک نامیده می شود در دوران اسارت در بابل( 538 – 586 ق . م )نهایی شده و در قرن بعد دستخوش اصلاحاتی شده اند سفر دانیال و بعضی از مزامیر در دوران حکومت سلوکیان بر فلسطین و در فاصله ی سال های 168 تا 165 قبل از میلاد ، تدوین یافته است. بخش زیادی از عهد قدیم شکل نهایی خود را در فاصله ی دوران عزرا و حمله ی رومی ها به دست آورد و تکمیل آن تا زمان مجمع یامینا در سال 90 میلادی طول کشید . این مجمع پس از مذاکرات مفصل ، بیشتر اسفار شناخته شده ی امروزی را به رسمیت شناخت . اما نکته ی مهمی که نسبتا در باره ی آن اتفاق نظر وجود دارد این است که اسفار در زمانی نزدیک به زمان حوادث آنها نوشته شده و سبک و شیوه ی مطلوب نویسندگان خود را پذیرفته اند. شفاهی بودن روایت ها نیز احتمال دخل و تصرفات را بسیار بالا برده است و ریشه بسیاری از تناقضات موجود در تورات به این موضوع برمی گردد.
نتیجه نهایی این بحث نکته ای است که در قرآن کریم بر آن تاکید شده است ، یعنی تورات امروزی همان تورات اصلی و نازل شده از سوی خداوند به حضرت موسی نیست بلکه نوشته های تحریف شده احبار بنی اسرائیل است که به جای تورات عرضه شده است . تحریفی که در کنار تاثیر پذیری از دیگر فرهنگها ، اصالت و حیانی تورات را به شدت مخدوش کرده است. در این باره جان بایر ناس نویسنده شهیر کتاب «تاریخ جامع ادیان»با بررسی نوع و چگونگی این تاثیر پذیری ها چنین آورده است .
«مثلا سفر ایوب و سلیمان که جزء کتابهای عهد عتیق نیستند ، کاملا تحت تاثیر سنت فلسفی و عقلانیت یونانی می باشند . به علاوه یهودیان در دوران اسارت در بابل با آیین زرتشت هم آشنا شدند و تاثیرات بسیاری از آن گرفته اند .»
برخی دیگر از اندیشمندان ، ترجمه ی تورات به زبان یونانی را حادثه ی بزرگی در تاریخ فرهنگ و کلام یهودی به شمار می آورند . به نظر آنها ترجمه ی تورات تنها برگردان لفظی کتاب مقدس از زبان مبدا به زبان مقصد نبود بلکه در اثر برگردان ، بسیاری از آموزه ها و اعتقادات و به دنبال آن روح حاکم بر آموزه های عهد عتیق ، دستخوش دگرگونی و تحول گردید و طبیعی بود که از آن پس راه برای تاویل و تفسیرهای مجدد باز گردد. این فرآیند، پیدایش تلمود دومین کتاب مقدس یهودیان را در پی داشت که در مبحث بعدی به آن می پردازیم . اما قبل از آن لازم است گزیده هایی از تورات را مورد مطالعه قرار دهیم تا معلوم شود که تورات موجود نمی تواند کلام وحی باشد و صحت ادعای تحریف تورات بیش از پیش ثابت شود.
اریکن فلن فیلسوف بزرگ آلمانی که به یافته های جان آستروک رسیده بود و بر یافته های آن مهر تایید می زند می گوید کتاب عهد عتیق گردآوری شده نوشته های نویسندهای زیادی است و نگارش آن بیش از یک هزاره طول کشیده است .
صهیونیسم با فراماسونری دو روی یک سکه هستند. فراماسونری از تبدیل به صهیونیسم درست شده است که ریشه ی آن به معابد مصر قدیم برمی گردد . که در مورد آن کتابی نوشته شده به نام "شوالیه های معبد" ، بلدنبرگ یک جلسه ی فرماسونری که برنامه ریزی نخبگان برای اداره جهان که یک فصل در آن است . سری ترین و مخوفترین محافل فرماسونری است.
هنری فورد یک مصلح آمریکایی بود که خطر صهیونیسم را بیان کرد و کتابی به نام یهود مشکل جهان نوشت که در ایران به نام "یهود بین الملل "چاپ شده است. در این کتاب می گوید هیچ کاندیدی نمی تواند رئیس جمهور شود مگر اینکه سر سپردگی خود را به یهودیان به اثبات برساند .و گرنه رئیس جمهور نمی شود و اگر خلاف آنها قدم بردارد ، آنقدر دزدی و جنایت و فساد علیه او کشف می شود که رسوا شده و او را بیرون می کنند که این بلا را هم سر هنری فورد و هم سر اصلاح طلبان اروپایی درآوردند مثل روژه گارودی ، دیوید اروین ، روبرت فوریستون .
دومین خاستگاه صهیونیسم تلمود است . تلمود یعنی تعلیم دیانت و آداب یهود.از نظر ترمینو لوژی،تلمود واژه ای ارامی و مشتق از عبری است. این واژه مرکب از دو کلمه ی "تل "،به معنای تعلیم و آموزش و "مود "، به معنای دیانت است که معنای اموزش و تعلیم دیانت از آن مستفاد می شود .نام دیگر تلمود ،"تورات شفاهی "است، زیرا مجموعه ای از قوانین ،احکام و توصیه های حقوقی، مدنی و دینی یهودیان ،به همراه شرح و تفسیر آنها از سوی خاخام ها و احبار یهود است که به صورت شفاهی و سینه به سینه بین رهبران دینی و پیروان انها از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. بعد از تحریف تورات برخی کلمات آن و اقوام مختلف می گفتند این کلام خدا نیست آنها تورات، را تحریف کرده و تغییر و تفسیر زیادی در آن به وجود آوردند. کتاب تلمود یک جلد می باشد اما در طی تغییر و تفسیرهایی که در آن به وجود آمده به 36 جلد رسید .
در دائره المعارف جودئیکا، درباره ی مقام و موقعیت تلمود نزد یهودیان، چنین برآمده است:
"در زمانی که فعالیت فکری یهودیان رو به کاهش گذاشت یعنی تنزلی که در قرن 16.م آغاز شد،بیشتر آنان به تلمود به عنوان بالاترین و عالی ترین مرجع می نگریستند تا آنجا که تورات،مقام دوم را به دست آورد.دانش سراهای یهودی بدون توجه به سایر کتب،ان چنان خود را به تدریس تلمود مشغول کردند که لغت درس ،تنها معنای مطالعه و تدریس تلمود را می رساند. ارزش این کتاب به خاطر مفاهیم ،مضامین و گفتار باب طبع مردم ،نزد یهودیان هزار مرتبه از تورات که توسط حضرت موسی به انان سپرده شده ،بیشتر است."
تلمود مجموع شرح و تفسیرهایی است که خاخام های یهودی طی سالهای متمادی بر تورات نوشته اند که در پاسخ به شبهات که در باب تورات تحریف شده ایجاد می شود و به اقتضای زمان تفسیرهایی نوشته و آن را به کلام وحی نسبت داده اند و با گذشت زمان این تحریف ها بیشتر شده و به تدریج جای تورات را گرفت .
آیت الله سید محمد حسینی شیرازی کتابی به نام "دنیا بازیچه یهود" نوشته است که در آن می گوید «خاخام های یهودی طی سالهای متمادی شرح و تفسیرهای خودسرانه بر تورات نوشته اند که همه ی آنها را خاخام یوخاس در سال 1500 میلادی جمع آوری کرد و به اضافه ی چند کتاب دیگر که در سال 230 و 500 میلادی نوشته شده بود .
عجاج نویهض کتاب "پروتکل های علمای صهیون" را نوشته است.او یک نویسنده و مبارز فلسطینی است . در این کتاب به نقل از ابراهیم کهن که یکی از نویسنده های بزرگ و صاحب کتاب" گنجینه ای از تلمود" است چنین نقل می کند وقتی وسایل جدید ی برای تحریف تورات فراهم آمد و کار تفسیر آن مخصوص دانشمندان شد ،این عده به نام" تنائیم" یعنی معلمان خوانده شدند و کارشان "مشنا" نام گرفت .کسی که بیشترین تاثیر را گذاشت هیلل بود که بر اساس روایت شفاهی از طریق مادرش به داوود می رسد. در بابل به دنیا آمد. سپس به فلسطین مهاجرت کرد و به مدت چهل سال از احبار و منادی این سرزمین بود. هیلل نماینده دیدگاه فریسیان است. تفاسیر هیلل به گونه ای بود که با مقتضیات روز و نیاز های جدید هماهنگی داشت و با دست و دلبازی در تاویل تورات شفاهی تلاش کرد در حالی که صدوقیان این شیوه را رد می کردند و همچنان بر موضع خود پای می فشارند .
نویهض خود درباره ی منشاءپیدایش تلمود و در اهمیت آن ، می نویسد: این کتاب هولناک در اصل چند مجلد بیشتر نبود، اما از هشت قرن بیش به دوازده جلد افزایش یافت و امروزه به زبان انگلیسی به 36 جلد می رسد . کار تحریف تلمود دو قرن بعد از جمع آوری تورات صورت گرفته است .وی اضافه می کند از22 قرن پیش پس از جمع آوری اسفار و بازگشت آن از بابل باب تورات بسته شده و تلمود با افسانه ها و اساطیر عجیب و قریب خود بر تورات فائق آمد و آن را تحت شعاع خویش قرار داد .
علامه پولس حنا مسعد از علمای برجسته جهان مسیحی نیز می گوید :
کتاب مسیحیان انجیل است که به وسیله آن جهان را تبشیر و موعظه می کنند و کتاب مسلمانان قرآن است که در بین جهانیان نشر می دهند اما یهودیان دارای دو کتاب هستند 1 – تورات که به آن عمل نمی کنند و 2- تلمود است که برای جهانیان ناشناخته است لکن یهودیان این کتاب را به تورات ارجحیت می دهند و مخفیانه به مطالعه می پردازند .
پروتکل ها از تورات به وجود آمده که در تلمود است. علامه پولس حنا می گوید: این یهود تلمود را بالاتر از تورات و خاخام را برتر از خدا می دانند. خداوند در حالی که سرپا ایستاده است برائت می کند و هر کاری که او بگوید خاخام انجامی می دهد. تعالیم علمای یهود در تلمود بهتر از کلام شریعت است و گناهانی که در تلمود صورت می گیرد بزرگتر از گناهانی است که در تورات انجام می دهد اگر کسی به تلمود توهین کند بدتر است تا این که به تورات توهین کند . پروتکل ها از داخل تلمود پیدا شد چرا ؟
در زمانی که فعالیت فکری یهودیان رو به کاهش گذاشت یعنی تنزلی که در قرن شانزده میلادی آغاز شد بیشتر آنان به تلمود به عنوان بالاترین و عالی ترین مرجع می نگریستند تا آنجا که تورات مقام دوم را به دست آورد. دانشسراهای یهودی بدون توجه به سایر کتب خود را به تفسیر تلمود مشغول کردند . ارزش این کتاب به خاطر مفاهیم ، مزامین و گفتار باب طبع مردم نزد یهودیان هزار مرتبه از تورات که توسط حضرت موسی به آنان سپرده شده بیشتر است .
سومین خاستگاه صهیونیسم پروتکل ها هستند که از دل تلمود در آمده و آنها یک برنامه کلی است پروتکل های دانشوران صهیون که به مانیفست اجرایی حکومت جهانی صهیونیسم شهرت یافته است در کتاب تورات و تلمود سومین منبع آموزه های صهیونیسم به شمار می رود. منظور از پروتکل های دانشوران صهیون پیش نویس 24 سند توافق با تصمیم سری است که توسط نماینده گان درجه 33 صهیون که عالی ترین درجه فرماسونری یهودیت به شمار می رود جهت طرح در کنفرانس 1897 میلادی در شهر بال سوئیس تهیه شده بود.
در خصوص منشاء و خاستگاه پروتکل ها اتفاق نظر بین محققین وجود ندارد لیکن برخی از پژوهشگران غربی بنابر این که سبک و سیاق پروتکل ها یکسان است بر این رای اتفاق نظر دارند که قبل از انعقاد گنگره بال سوئیس در سال 1897 میلادی آشرگنزبرگ یکی از بزرگان یهود آن را به نگارش در آورده است تا در گنگره قرائت کند و به تصویب اعضای شرکت کننده برساند .
اما زمانی که گنگره بال تشکیل شد گروهی از افراد پلیس تزار روس به ساختمان کنفرانس حمله کردند و اسناد و مدارک و صورت جلسات به جا مانده را جمع آوری و به مسکو منتقل کردند .در آنجا این نوشته ها مورد بررسی قرار گرفت و در میان آن مطالبی به دست آمد که بعد ها به نام پروتکل های دانشوران صهیون شناخته شد . پروتکل ها ابتدا به صورت خلاصه در روزنامه زنامیا در مسکو در سال 1903 میلادی به چاپ رسید و توسط پروفسور سرکی نیلوس از مستخدمین غیر نظامی حکومت تزاری در سال 1905 میلادی انتشار یافت. این کتاب چهار بار در روسیه به چاپ رسید . ولی بعد از انقلاب بلشویکی دولت شوروی اجازه چاپ مجدد آن را نداد .در همین سال یک خبرنگار نشریه انگلیسی مورنینگ پست قسمتهایی از آن را به زبان انگلیسی انتشار داد اما ناگهان ادامه مباحث را رها کرد و مهر سکوت بر لب زد . پروتکل ها به سرعت به زبانهای آلمانی ،فرانسه ،انگلیسی و سایر زبانهای اروپایی ترجمه شد . هنری فورد از پروتکل هابه عنوان تهدید یهود یاد نمود .که این مقالات بعدها در کتابی به عنوان یهود بین الملل به چاپ رسید . فورد پروتکل ها را برنامه های سیاسی یهود و یک برنامه جهانی برای استیلا بر جهان دانسته و در این باره چنین هشدار داده بود :
هر کس پروتکل ها را در ذهن خویش پرورده از چنان دانشی در خصوص طبع بشر، تاریخ و کشور داری برخوردار بوده است که از نظر جامعیت و نیز از جهت موضوعات و اهدافی که به آن پرداخته حیرت انگیز می باشد . البته اگر یک شخص به تنهایی آنها را به وجود آورده باشد پروتکل ها فوق العاده واقعی تر اشز آن هستند که افسانه باشند . متقن تر و مستدلتر از آن هستند که نظریه پردازی صرف باشند و شناخت آنها نسبت به سرچشمه های پنهان زندگی عمیق تر از آن است که اسناد جعلی باشند.
علامه عجاج نویهض در مورد این خاستگاه چنین می گوید: اگر خواننده بیدار و زنده باشد می فهمد که مراد از صهیونیسم ،تلمود است زیرا که خاستگاه صهیونیسم تلمود است اصولا تمام برنامه ای که یهود برای تحقق بخشیدن به رویاهای خود یعنی تاسیس یک اتوکراسی دینی داوودی- سلیمانی خودکامه ی حاکم برای جهان ریخته و پی می ریزد از تلمود مایه می گیرد و پروتکل ها از روح تلمود جوانه زده است .
پیدایش و رشد سکولاریسم در دامان فرهنگ و جامعة غربی - مسیحی بوده و از پدیدههای فرهنگی - سیاسی عصر جدید، یعنی پس از رنسانس علمی و نهضت اصلاح دینی در غرب، به شمار میرود. بدین ترتیب علم و دانش جدید در ظهور آن بیتأثیر نبوده است؛ ولی نه بدان معنا که سکولاریسم را فرزند دانش و علم جدید انگاشته و ضمن دفاع علمی از جدا انگاری دین و دنیا، آن را پدیدهای جهانشمول و فراگیر به شمار آوریم که پا به پای رشد و توسعة علمی، سکولاریسم نیز رشد و توسعه خواهد یافت، و به تدریج جهان شمول خواهد شد. نادرستی این دیدگاه طی بحثهای آینده روشنتر خواهد شد.
در این مقاله به بررسی زمینه و علل پیدایش سکولاریسم در دنیای مسیحیت میپردازیم؛ آنگاه علل یاد شده را با نظر به مقولههای فرهنگی، دینی و اجتماعی جهان اسلام، به تحلیل خواهیم گذاشت. عواملی که یادآور خواهیم شد، هیچ یک به تنهایی به عنوان علت تامه قلمداد نخواهد شد؛ ولی مجموعة آنها را میتوان علت تامة سکولاریسم تلقی کرد. این عوامل که دارای گرایشهای گوناگون فلسفی، کلامی، سیاسی، اجتماعی و تاریخیاند، بدین قرارند:
1. از جنبة فلسفی باید از فلسفة حسی و تجربی یاد کرد که یگانه راه شناخت جهان را مشاهدة حسی و آزمون تجربی میداند. این تفکر فلسفی پس از رنسانس در دنیای غرب رواج یافت. پذیرش چنین فلسفهای، مفاهیم و آموزههای دینی و متافیزیکی را مورد بیمهری و انکار قرار خواهد داد.
2. از جنبة کلامی و الاهیات، میتوان از عقایدی چون تثلیث، گناه جبلی و فدا و مانند آن یاد کرد که در الاهیات مسیحی به عنوان عقایدِ دینیِ شناخته شده، توجیه خردپسندی برای آنها وجود ندارد.
3. به لحاظ منابع اولیة دینی باید این نکته را مورد توجه قرار داد که در کتاب مقدس کنونی مسیحیان، قوانینی که بتوان با استناد به آنها خطوط کلی برنامههای زندگی را ترسیم کرد، یافت نمیشود. بدین روی دانشمندان و مصلحان جامعه به قوانین عقلی و تجربی روی آوردند؛ چرا که در متون دینی، اصول و قوانینی که راهگشا باشد و بتوان با آن جوامع کنونی را اداره کرد، دیده نمیشد.
4. از نظر تاریخی نیز مسیحیت در نخستین دورة حیات خود، حکومت تشکیل نداد و در امر مدیریت جامعه دخالتی نداشت. تا این که پس از قرنها که کلیسا اقتدار یافت، اندیشة تشکیل حکومت را در سر پروراند. در آغاز با امپراطوران در امر ادارة جامعه مشارکت کرد، و سرانجام به قدرت سیاسی بلامنازع مبدل شد. 1
5. از جنبة اجتماعی، پس از آن که کلیسا بر همة شؤون سرنوشت سیاسی جامعة مسیحی تسلط یافت، هم از نظر اخلاقی و هم از دیدگاه سیاسی و اقتصادی به انحراف گرایید، و این انحرافات نقش مهمی در مشوب جلوه دادن چهرة دین و حکومت دینی داشت، و منشأ قیام علیه حکومت مسیحی شد. 2
6. آزارها و شکنجههایی که از سوی دستگاه دینی مسیحی (کلیسا) بر اهل دانش وارد شد، و جو اختناق و استبداد، از دیگر عوامل ایجاد نفرت و بدبینی در ذهن مردم - به ویژه دانشمندان و آزاد اندیشان - بود که به صورت معارضه با دین و یا بیاعتنایی به آن در فرهنگ غربی نمایان شد، و بهتدریج به دیگر جوامع نیز سرایت کرد.
در یک تحقیق و تحلیل واقعبینانه و منصفانه روشن خواهد شد که هیچ یک از عوامل یاد شده - و یا دستکم مجموعة آنها - در جهان اسلام جایی ندارد و بدینجهت جهان اسلام، سکولاریسم را برنمیتابد و اگر در جایی با فشارهای سیاسی و مانند آن تحمیل شود، دوام و استمرار نخواهد یافت. زیرا:
أ . فلسفة اسلامی، فلسفهای است که بر پایة عقل و برهان میچرخد و از عهدة تبیین مفاهیم و آموزههای دینی و متافیزیکی برمیآید، با فلسفههای مسیحی - خصوصاً فلسفههای حسی - کاملاً متفاوت است.
ب . در الاهیات اسلامی، از عقاید تناقضآلودی چون تثلیث و معتقدات خرافی و نامعقولی چون فدا و گناه جبلی اثری نیست. اگرچه در برخی از نحلههای کلامی پارهای عقاید نامعقول یافت میشود، اما اینگونه عقاید و آرا، باورهای عمومی و رسمی در الاهیات اسلامی بهشمار نمیرود.
ج . در زمینة قوانین مربوط به زندگی اجتماعی بشر نیز فقه اسلامی - که از قرآن کریم و احادیث معتبر اسلامی و اصول و قواعد روشن عقلی، سرچشمه گرفته است - توانایی پاسخگویی به نیازهای بشر را در همة زمینهها دارد. بدیهی است چنین مذهب و آیینی به هیچوجه نمیتواند تسلیم تفکر سکولاریسم شود؛ از صحنة اجتماع و زندگی بشر بیرون رود، و در مسائل فردی و عبادی خلاصه شود.
د . از نظر تاریخی نیز اسلام در مرحلة نخست حیات خود (عصر رسالت) تشکیل حکومت داد و ادارة جامعه را بر پایة قوانین دینی تجربه کرد. در عصر خلفا نخست نیز حکومت دینی استمرار یافت، و گرچه در مراحل و مواردی انحرافاتی پدید آمد، در مجموع، شاکلة حکومت، دینی و اسلامی بود.
ه . روحانیت اسلام - به ویژه روحانیت شیعه - نیز در طول تاریخ طرفدار حقوق مستضعفان و داد خواه مظلومان، و یاور محرومان بوده است، و از نظر زندگی دنیوی نیز قناعت و زهد را پیشة خود ساخته است. در این جا موارد استثنایی مقصود نیست؛ بلکه نهاد روحانیت به عنوان یکی از نهادهای جوامع اسلامی منظور است؛ چنان که حساب وعاظ السلاطین نیز از جامعة روحانیت اصیل جدا است.
از این مقایسة اجمالی روشن میشود که اندیشه و تلاش برخی برای گستراندن پدیدة سکولاریسم به جوامع اسلامی، خصوصاً جوامعی چون ایران اسلامی، نا استوار و غیرمنطقی است. آری، تبیین مسألة سکولاریسم و ریشهها و نشانهها و پیامدهای آن، برای آگاه ساختن جامعه از جریانات فرهنگی عصر، کاری پسندیده و لازم است؛ ولی تبلیغ سکولاریسم و معرفی آن به عنوان یک پدیدة علمی و واقعیت اجتنابناپذیر برای بشر متمدن، خطایی بزرگ است، و جز مشکلآفرینی در جریان اعتقادی و اخلاقیِ افراد جامعه - خصوصاً جوانان - نتیجهای در پی نخواهد داشت.
براین ویلسون در مقالة «سکولاریزاسیون» عکسالعمل کشورها و ادیان مختلف را در برابر پدیدة «جدا انگاری دین و دنیا» بررسی کرده، مینویسد:
بعضی از کشورهای مسلمان مانند: ترکیه، مصر و تونس به میزان معتنابهی در جهت جدا انگاری دین و دنیا پیش رفتهاند، ولی در برخی ازکشورهای دیگر اسلامی (همچون ایران) احیای نهضتهای اصول گرایانه از فشارهای سختی که با این فرایند همراه است، و نیز میزان بسیجپذیری علایق وگرایشهای دینی، دستکم در بخشهای پیچیدهتر جامعه، بر ضد تجدد، حکایت دارد. دینی «چون اسلام» که یک نظام حقوقی (فقهی) مشخص و معین در آن، این چنین جایگاه مهمی دارد، نمیتواند در برخورد با مقتضیات زندگی جدید مورد استشاره قرار نگرفته باشد. 3
روبرت جاکسون مینویسد:
از آن جا که امریکاییها، اساس مذهبی و یا فلسفی قوانین اسلامی را قبول ندارند، این طور فکر میکنند که هر چه بر این اساس مبتنی شود، نمیتواند نظر و توجه ما را جلب کند؛ ولی حقیقت این است که همین سیستمی که غیرعملی قلمداد میشود، اعمال بزرگی را توانسته است بهطور حیرتانگیزی انجام دهد... .
مطلب عمده این است که ما تازه شروع کردهایم به تشخیص این که این مذهب که جوانترین مذهب دنیا است، فقهی ایجاد کرده است که حس عدالت خواهی میلیونها مردمی را که در زیر آسمانهای سوزان آفریقا و آسیا و همچنین هزاران نفر دیگر که در کشورهای امریکا زندگی میکنند، اقناع میکند. 4 حالا موقع آن رسیده است که دیگر خودمان را در دنیا تنها قومی ندانیم که عدالت را دوست میدارد و یا معنی عدالت را میفهمد؛ زیرا کشورهای اسلامی در سیستم قانونی خود، رسیدن به این مقصد را نصب العین خود قرار دادند و تجربیات آنها درسهای ذیقیمتی برای ما در بردارد. 5
وضع کنونی مغرب زمین با نظر به پیشرفت علم و تکنولوژی و تنظیم پدیدهها و روابط مردم در زندگی اجتماعی، معلول کنار گذاشتن و حذف دین الاهی از جامعه نیست، بلکه معلول حذف دینسازانی است که برای خودکامگیهای خود، دین الاهی را - که عامل سازندة بشری است - مطابق هوا و هوسهای خود تفسیر و تطبیق و اجرا میکند. وقتی که مردم مغرب زمین به بهانة حذف مزاحمان «حیات معقول» خود، دین را کنار گذاشتند، در حقیقت آن دینی را که ساخته شدة متصدیان دین و ضد علم و پیشرفت و آزادی معقول و عدالت و کرامت ذاتی انسانی بود، کنار گذاشتند، و این جریان دربارة دین اسلام به هیچوجه منطقی نیست، زیرا بدیهی است که مکتب اسلام که یکی از دو تمدن اصیل تاریخ بشری را برای انسان و انسانیت به ارمغان آورده است، محال بود آن تمدن را بدون علم، سیاست، اقتصاد و حقوق به جهانیان عرضه کند.
با توجه به این حقیقت که عامل یا عوامل شیوع سکولاریسم در مغرب زمین به هیچوجه با مکتب اسلام سازگار نیست، دامن زدن به ترویج این طرزتفکر، هیچگونه جنبة علمی و واقعگرایی ندارد. 6
وی سپس به مقایسة دیدگاه اسلام و غرب معاصر دربارة دین، سیاست و حیات پرداخته و تفاوتهای عمیق آن دو را در مفاهیم یاد شده بیان کرده و راز جدایی دین را از سیاست در جهان غرب و عدم جدایی آن را در جهانبینی اسلامی تبیین کرده است.
2. استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب ارزشمند عللگرایش به مادیگری، نقش کلیسا را در گرایش به مادیگری از زوایای کلامی و سیاسی بررسی کرده است. گزیدهای از نظرات ایشان را برای حسن ختام این بحث، یادآور میشویم:
کلیسا چه از نظر مفاهیم نارسایی که در الاهیات عرضه داشت و چه از نظر رفتار غیرانسانیاش با تودة مردم، خصوصاً طبقة دانشمندان و آزاد فکران، از علل عمدة گرایش جهان مسیحی - و به طور غیر مستقیم جهان غیرمسیحی - به مادیگری است.
در قرون وسطا که مسألة خدا، به دست کشیشها افتاد، یک سلسله مفاهیم کودکانه و نارسا دربارة خدا به وجود آمد که به هیچ وجه با حقیقت وفق نمیداد و طبعاً افراد باهوش و روشنفکر را نه تنها قانع نمیکرد، بلکه متنفر میساخت و بر ضد مکتب الاهی برمیانگیخت.
این که فقط نام کلیسا را میبریم، به این معنا نیست که در منابر و مساجد ما همیشه افراد مطلع و با صلاحیت، مفاهیم دینی را تعلیم میدهند و میدانند چه تعلیم دهند و با عمق تعلیمات اسلامی آشنا هستند. اینکه فقط نام کلیسا را میبریم یکی، بدان جهت است که بحث در علل گرایشهای مادی است و این گرایشها در محیطهای مسیحی بوده نه در محیطهای اسلامی. در محیطهای اسلامی هرچه پیدا شده کپیه و تقلیدی از اروپا بوده و هست. دیگر این که در محیط اسلامی در سطح فلاسفه و حکمای الاهی، مکتبی وجود داشته است که پاسخگوی اهل تحقیق بوده و مانع بوده که کار دانشمندان بدانجا بکشد که رد اروپا کشیده شد، ولی در محیطهای کلیسایی چنین مکتبی وجود نداشته است. 7
استاد در اینجا مطلبی را از والتر اسکارلندبرگ در کتاب اثبات وجود خدا در تأیید نظریة خود نقل کردهاند. آنگاه به تحلیل سخنی که فلاماریون از اگوست کنت دربارة علم و خدا نقل کرده پرداخته و نارسایی الاهیات مسیحی را روشن ساخته است.
کلیسا علاوه بر عقاید خاص مذهبی یک سلسله اصول علمی مربوط به جهان و انسان را که غالباً ریشههای فلسفی یونانی و غیریونانی داشت و تدریجاً مورد قبول علمای بزرگ مذهب مسیح قرار گرفته بود، در ردیف اصول عقاید مذهبی قرار داد و مخالف با آن «علوم رسمی» را جایز نمیشمرد، بلکه با شدت با مخالفان آن عقاید مبارزه میکرد. این بود که دانشمندان و محققان جرأت نداشتند برخلاف آنچه کلیسا آن را علم میدانست، بیندیشند. این فشار شدید بر اندیشهها که از قرن 12 تا 19 در کشورهای فرانسه، انگلستان، آلمان، هلند، پرتغال، لهستان و اسپانیا معمول بود، بالطبع عکسالعمل بسیار بدی نسبت به دین و مذهب بهطور کلی ایجاد کرد. 8
استاد در اینجا ماجرای تلخ «انگیزیسیون» یا «تفتیش عقاید» را با استناد به سخن مورخان غربی چون ویل دورانت و جرج سارتون، یادآور شده و در پایان چنین نتیجه گرفته است:
مذهب که میبایست دلیل هدایت و پیامآور محبت باشد، در اروپا به این صورت درآمد که مشاهده میکنیم. تصور هر کس از دین و خدا و مذهب، خشونت بود و اختناق و استبداد. بدیهی است که عکسالعمل مردم در مقابل چنین روشی جز نفی مذهب از اساس و نفی آن چیزی که پایة اولی مذهب است، یعنی خدا، نمیتوانست باشد.سومین علت گرایشهای مادی، نارسایی برخی مفاهیم اجتماعی و سیاسی بوده است. در تاریخ فلسفة سیاسی میخوانیم که آنگاه که مفاهیم خاص اجتماعی و سیاسی در غرب مطرح شد و مسألة حقوق طبیعی و مخصوصاً حق حاکمیت ملی به میان آمد و عدهای طرفدار استبداد سیاسی شدند و برای تودة مردم در مقابل حکمران حقی قایل نشدند و تنها چیزی که برای مردم در مقابل حکمران قایل شدند وظیفه و تکلیف بود، این عده در استدلالهای خود برای این که پشتوانهای برای نظریات سیاسیاستبدادمآبانه خود پیدا کنند، به مسألة خدا چسبیدند و مدعی شدند که حکمران در مقابل مردم مسؤول نیست، بلکه او فقط در برابر خدا مسؤول است؛ ولی مردم در برابر حکمران مسؤولاند و وظیفه دارند، مردم حقی بر حکمران ندارند، ولی حکمران حقوقی دارد که مردم باید ادا کنند.
از این رو طبعاً در افکار و اندیشهها نوعی ملازمه و ارتباط تصنعی به وجود آمد، میان اعتقاد به خدا از یک طرف، و اعتقاد به لزوم تسلیم در برابر حکمران و سلب هرگونه مداخلهای در برابر کسی که خدا او را برای رعایت و نگهبانی مردم برگزیده است. از طرف دیگر همچنین قهراً ملازمه به وجود آمد میان حق حاکمیت ملی از یک طرف، و بیخدایی از طرف دیگر.
از نظر فلسفة اجتماعی اسلامی، نه تنها نتیجة اعتقاد به خدا پذیرش حکومت مطلقة9 افراد نیست و حاکم در مقابل مردم مسؤولیت دارد، بلکه از نظر این فلسفه، تنها اعتقاد به خدا است که حاکم را در مقابل اجتماع مسؤول میسازد و افراد را ذیحق میکند و استیفای حقوق را یک وظیفة شرعی معرفی میکند، امیرالمؤمنین پیشوای سیاسی و اجتماعی و امام معصوم و برگزیدة حضرت حق در گیرودار صفین با مردم سخن گفت و فرمود: أما بعد، فقد جعل الله سبحانه لی علیکم حقاً بولایة أمرکم ولکم علیَّ من الحق مثل الذی لی علیکم...؛ حقتعالی با حکومت من بر شما برای من حقی بر شما قرار داده است و شما را همان اندازه حق بر عهدة من است که مرا بر عهدة شما است. یعنی حق متبادل است: هرکس از آن بهرهمند شد، در مقابل مسؤولیتی خواهد داشت.10
2- در این باره به برتراند راسل: تاریخ فلسفة غرب، ترجمة نجف دریابندری، ج 2، فصل 15 رجوع شود.
3- میرچاالیاده: فرهنگ و دین، برگزیده مقالات دائرةالمعارف دین، هیأت مترجمان، زیرنظر بهأالدین خرمشاهی، ص 143.
4- لازم به ذکر است که آمار یاد شده مربوط به حدود سی سال پیش است.
5- استاد محمدتقی جعفری: فلسفة دین، ص 156-157، به نقل از مجید خدوری و هربرت. ج لیسبن: حقوق در اسلام، با مقدمة روبرت هوگوت جاکسون.
6- قبسات، ش 1، استاد محمدتقی جعفری: مقالة «تحلیل و بررسی سکولاریسم».
7- مرتضی مطهری: علل گرایش به مادیگری.
8- همان.
9- مقصود از مطلقه در کلام استاد مطهری غیر از معنایی است که در بحث ولایت فقیه منظور است: مطلقه در کلام ایشان ناظر به عدم مسؤولیت حاکم و زمامدار در برابر خدا و بندگان خدا که امری مذموم و ناپسند است؛ ولی مطلقه در بحث ولایت فقیه به معنای داشتن اختیارات حکومتی متناسب با مسؤولیتهای گستردة او است. تفصیل این بحث را در، علیربانی گلپایگانی: دین و دولت بخوانید.
10- مرتضی مطهری: علل گرایش به مادیگری، صص 72 - 55 و صص 161 - 157.
منبع: کتاب ریشه ها و نشونه های سکولاریسم
Design By : Pichak |